مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20017 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

چگونه مي شود وجود نازنين معبود را در عمق جان حس كرد؟

لسان الغيب حافظ شيرازي مي گويد:

نشوي واقف يك نقطه ز اسرار وجود تا نه سرگشته شــوي دايره امـكان را

محبّت و دوستي مراتب دارد، برخي به لحاظ شدّت و ضعف آن و با توجه به عرصة حضورش، نه مرتبه براي آن ذكر كرده اند.

در ذيل به برخي از آن اشاره مي شود:

مراتب دوستي و محبت

صرف تمايل و گرايش داستن به چيزي يا شخصي هوي است. و اگر اين گرايش با محبّت همراه باشد و بر دل نشيند. آن را علاقه گويند. هنگامي كه علاقه قلبي شدت گرفت، كُلْف است.

عشق و رابطة آن با معرفت

معرفت و آگاهي از جمال و كمال محبوب، موجب تشديد و تغليظ مي شود.

هر چه ميزان شناخت بالاتر مي رود، محبّت فزوني مي يابد، تا مي رسد به مرحلهاي كه چون پيچك، همة وجود محبّ را احاطه كرده و او را در خدمت محبوب قرار مي دهد. اين مرتبه را كه چهارمين پله محبّت است، عشق گويند.

عشق را نيز درجاتي است، و اين اولين و نازل ترين مرتبة عشق است.

عشق در مرتبة پنجم و ششم به نقطه اي مي رسد كه عقل را مي ربايد و عاشق به بي قراري مطلق مي رسد و از خود، بيخود مي شود و بلكه خود و من و ما از ميان مي رود. فقط او هست و غير او نيست: لا هو إلاّهو.

شهيد مطهري(ره) مي فرمايد: اين سرگشتگي كه حافظ مي گويد، همان سرگشتگي عشق است، يعني جنون عشق است. تا از اين راه (راه عشق كه ثمرة معرفت قلبي است) وارد نشوي، امكان ندارد به نقطه اي (و مرحله اي از كمال و خداشناسي) برسي و حجابي برداشته شود و پنجره اي به باغ ملكوت به روي انسان باز شود.

به ديگر سخن: معرفت به كمال مطلق و معبود حقيقي، در ذات و ضمير ناخودآگاه هر انساني به صورت بالقوه و ناآگاهانه وجود دارد. همين قوه و نور دروني است كه او را به جستجوي حقيقت و خداجويي و خداگرايي، سوق مي دهد. معرفت به معبود هنگامي در تكامل انسان تأثير مي گذارد و او را به آرامش روحي و مرتبة نفس مطمئنه نايل مي گرداند كه معرفت او از حالت اجمال به تفصيل و از قوه به فعليت و از صورت ناآگاهانه و احساسي به حال آگاهانه و ادراك قلبي برسد، معرفت سطحي به تدريج از علم اليقين به مرحلة عيناليقين و سپس به قاف قلة حق اليقين برسد تا بتواند وجود نازنين معبود و تجلي انوار ذات و صفات و اسمائش را در عمق جان خويش احساس كند.

جدا ناپذيري محبت از اطاعت

همان گونه كه محبّت، ميوة معرفت است، ترك گناه و اطاعت و عبادت نيز ملازم با محبّت است. جمعي در حضور پيامبر(ص) ادعاي محبّت و علاقه به پروردگار ميكردند، در حالي كه عمل به برنامه ها و احكام الهي كمتر در آن ها ديده مي شد. آية إنْ كنتم تحبّون الله فاتبعوني يحببكمالله، نازل شد، و به اين ترتيب يك اصل كلي و منطق اسلام را بيان كرد كه محبت تنها يك علاقه قلبي نيست، بلكه بايد آثار آن در عمل انسان منعكس باشد. كسي كه مدّعي حبّ پروردگار است، نخستين نشانة آن، اين است كه از پيامبر خدا - به عنوان رهبر امت اسلام - پيروي كند. حضرت امام صادق(ع) فرمود: ما أحبّ الله من عصاه؛ كسي كه گناه مي كند، خدا را دوست ندارد.

نكتة پايان:

براي نيل به هدف:

1ـ بايد مطالعه و شناخت و معرفت خود را نسبت به خدا و اولياي الهي افزايش دهيد.

2ـ به حكم آية وابتغوا إليه الوسيلة با ائمه(ع) كه وسيلة نجات، واسطة فيض الهي و رابط زمين و آسمان هستند، ارتباط قلبي و عاطفي و معرفتي داشته باشيد.

3ـ ترك گناه، گناه نخست ورع و زهد است.

4ـ تقيّد به خواندن نماز هاي يوميه در اوّل وقت.

5ـ سحر خيزي و خواندن نماز شب، آب حيات، كليد رمز ورود به بارگاه ربوي است. در پايان، كتاب اخلاق عملي آيت الله مهدوي كني را جهت مطالعه معرفي ميكنيم.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.